لغات پرتکرار زبان انگلیسی در کنکور

لغات پرتکرار زبان انگلیسی در کنکور

آنچه خواهید خواند

یکی از درس هایی که در کنکور بسیار مهم است و رقابت در آن زیاد است زبان انگلیسی است . بسیاری از دانش آموزان جدا از مدرسه برای یادگیری زبان در آموزشگاه ها ثبت نام میکنند . به همین دلیل اکثر دانش آموزان سطح زبان خوبی دارند . اگر قصد دارید در کنکور شرکت کنید و هنوز آمادگی لازم را ندارید بهتر است با لغات پرتکرار زبان انگلیسی در کنکور آشنا شوید و آن را به همراه معنی شان خوب یاد بگیرید .

معنی فارسیواژه انگلیسی
راحتComfortable (adj.)
به طور واضحClearly (adv.)
بدون واسطه، مستقیماDirectly (adv.)
جذابAttractive (adj.)
از روی قصد و عمدOn purpose
مکث کردنPause (v)
حرکتMovement (n)
جو، فضای حاکم (بر جایی)Atmosphere (n)
مزاحم کسی شدنDisturb (v)
تماس گرفتنContact (v)
مضطرب، نگرانAnxious (adj.)
افتتاحیهOpening (adj.)
مثبت، قطعیPositive (adj.)
واکنش نشان دادنReact (v)
اعتماد (به نفس)confidence
معرفی کردنIntroduce (v)
ارتباط برقرار کردنCommunicate (v)
احترام گذاشتنRespect (v)
ترسیدنFear (v)
ترسناکFearful (adj.)
جهانیGlobal (adj.)
اگزوز ماشینExhaust (n)
شمسیSolar (adj.)
اقیانوسOcean (n)
زبالهTrash (n)
انقراضExtinction (n)
گلخانهGreenhouse (n)
سیمWire (n)
بالا آمدن، طلوع کردن (خورشید)Rise (v)
نابود کردنDestroy (v)
گیاهPlant (n)
کاشتن (گیاه)Plant (v)
زغال سنگCoal (n)
دولتGovernment (n)
تنبیه کردنPunish (v)
پوسته (لایه) زمینCrust (n)
کمک کردنAid (v)
نجات دادنSurvive (v)
مکان یابی کردنLocate (v)
پس لرزهAftershock (n)
معنی فارسیواژه انگلیسی
فشارPressure (n)
چارچوب (ورودی) درDoorway (n)
مایعLiquid (n)
با سر و صدا لرزیدن یا لرزاندنRattle (v)
محتمل، ممکنProbable (adj.)
غیر ممکنImpossible (adj.)
خوشبختانهLuckily (adj.)
مرکزCenter (n)
تشکیل دادنMake up (v)
رخ دادن، بوقوع پیوستنOccur (v)
وسیله، ابزارInstrument (n)
کاملاEntirely (adj.)
لاغر، باریکThin (adj.)
ضبط کردنRecord (v)
وحشتناکTerrible (adj.)
جداSeparate (adj.)
علامت گذاری، نقطه گذاریPunctuation (v)
رمانNovel (n)
صخرهRock (n)
زبان (انسان)Tongue (n)

 

معنی فارسیواژه انگلیسی
ممکن، محتملProbable  (adj.)
خوشبختانهFortunately  (adv.)
ناگهانSuddenly  (adv.)
نرم، ملایمSoft  (adj.)
امکانPossibility (n)
چسبیدن، گیر کردنStick  (v)
واقعیتReality  (n)
جامدSolid  (n)
نقشه کشیدنPlan  (v)
ساختنConstruct (v)
شهریurban (adj.)
فقیرPoor  (adj.)
مقتصد، کم مصرفEconomical  (adj.)
صنعتی کردنIndustrialize (v)
مناسبAppropriate (adj.)
استخراج کردنMine (v)
استخدام کردنEmploy (v)
مرتب کردنSort (v)
پرداخت کردنPay (v)
مشخصSpecific (adj.)
معنی فارسیواژه انگلیسی
علاقه مندWilling (adj.)
پیشگیریPrevention (n)
پر حرفTalkative (adj.)
کشاورزیFarming (n)
آجرBrick  (n)
تعطیلاتVacation  (n)
اتحادunion (n)
موضوع، مورد، شماره مجلهIssue (n)
استخدام کردنHire  (v)
شناختن، قبول کردنRecognize  (v)
تخمینEstimate  (n)
ترجیح دادنPrefer  (v)
خویشاوندRelative  (n)
راه کارStrategy  (n)
ارتباط دادنRelate  (v)
فرشCarpet  (n)
مواجه شدنFace  (v)
از عهده کاری برآمدنHandle  (v)
دزدی و سرقت کردنRob  (v)
کشاورزیAgriculture  (n)
سفر دریایی یا فضاییVoyage  (n)
ماموریت، سفر کاریMission  (n)
غارCave  (n)
کشف کردن، بررسی کردنExplore  (v)
انبوه، عظیمMassive  (adj.)
اسرار آمیزMysterious  (adj.)
دورDistant  (adj.)
قطبPole  (n)
مشاهده کردن، رعایت کردنObserve (v)
به دور مداری گشتنOrbit  (v)
شیوه، روشStyle  (n)
قبلیFormer  (adj.)
قابل ملاحظهConsiderable  (adj.)
خواب و رویا دیدنDream   (v)
قدیمی، باستانیAncient  (adj.)
معدنیMineral  (adj.)
شروع کردن، پرتاب کردن (ماهواره)Launch  (v)
کاوشگر فضایی، جستجوProbe  (n)
هم اتاقیRoommate  (n)
بخش، قسمت، واحد اندازه گیریUnit  (n)
ابتدايي، اساسيBasic  (adj.)
ًحتماFor sure  (adv.)
اكثراًMostly  (adv.)
مربوط، مفيدRelevant  (adj.)
اقتصادEconomy  (n)
توليد كردن، ساختنManufacture  (v)
صنعتIndustry  (n)
تجارت، معاملهTrade  (n)
مثال زدنExemplify  (v)
وجود داشتنExist (v)
مشترك، متداولCommon (adj.)
در حال رشدGrowing  (adj.)
گم شده، مفقودMissing  (adj.)
خلاصه كردنSummarize (v)
ارزانInexpensive (adj.)
تركيب كردن، به هم پيوستنCombine (v)
سرعت دادن (يا گرفتن)Speed up (v)
نياز داشتنRequire  (v)
به روز كردنUpdate (v)
قابل تعويض، جايگزين، مترادفInterchangeable (adj.)
عالي، بزرگGreat (adj.)
گروه خبريNewsgroup (n)
پيوسته، دائمContinuous (adj.)
مقصدDestination (n)
كاربرUser  (n)
تمبر، مهرStamp  (n)
كامپيوتر مركزيServer (n)
پاكت نامهEnvelope (n)
وصل كردن، پيوست كردنAttach  (v)
انتقال دادنTransfer  (v)
تور (مثل تور ماهيگيري)Net  (n)
محاسبه كردنCompute (v)
اطلاعات، دادهData  (n)
چند رسانه ايMultimedia (n)
دسترسي داشتنAccess  (v)
ارتشArmy  (n)
دنبال مطلبي در كتاب گشتنLook up   (v)
عجله كردنHurry  (v)
گپ زدن، صحبت (دوستانه) كردنChat  (v)
معتادAddict  (n)
اضافيAddition  (n)
خريدShopping  (n)
آموزش از راه دورDistance education  (n)
بيرون آمدن، چاپ شدنCome out  (v)
الكترومغناطيسElectromagnetic  (adj.)
بيشتر، دورترFurther  (adj.)
تقريبا”Nearly  (adj.)
فوتبالSoccer  (n)
باقي ماندنRemain (v)
اندازه گرفتنMeasure  (v)
نمونهSample  (n)
نازكThin  (adj.)
ضخيمThick  (adj.)
اشاره كردن، نشان دادن، دلالت كردنIndicate  (v)
مصنوعي، ساختگيArtificial  (adj.)
خلاق، با ابتكارInventive  (adj.)
دست يافتن، رسيدنReach  (v)
غلظت، تراكمDensity  (n)
دوره، عصرEra  (n)
هدايت، راهنمايي، كمكGuidance  (n)

 

امیدواریم بتوانید تا روز کنکور این لغات پرتکرار زبان انگلیسی در کنکور را به خوبی یاد بگیرید و حفظ کنید . با وجود یک برنامه ریزی و مشاوره درسی خوب میتوانید زبان را به خوبی یاد بگیرید و تا روز کنکور به سطح قابل قبولی برسید . برای اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.

[av_notification title=’تماس با ما’ icon_select=’no’ icon=’ue800′ font=’entypo-fontello’ close_btn=” cookie_lifetime=’60’ color=’red’ custom_bg=’#444444′ custom_font=’#ffffff’ border=’dashed’ size=’large’ custom_class=” av_uid=’av-3arms6′ admin_preview_bg=”] برای اطلاعات بیشتر و مشاوره رایگان با ما تماس بگیرید.
09901981355 – 44271916 – 22142018 – 22141820
[/av_notification]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای مشاوره اختصاصی  خدمات رتبه شو

فقط کافیه شمارتو وارد کنی

فیلد های "*" اجباری هستند